در شهرستان کلاردشت، سالانه حدود ۱۰۰ تا ۱۵۰ ساختمان ساخته میشود. که تقریبا همه آنها به صورت ویلایی با اسکلت بتن مسلح است. حدود پنجاه درصد این ساختمان ها توسط شخص سرمایه دار به عنوان خانه دوم ساخته میشود، چهل درصد توسط سرمایه گذار ساخته میشود به منظور فروش در آینده، و ده درصد باقیمانده توسط ساکنین دایمی این شهر احداث میگردند. اگر هزینه متوسط احداث بنا را در سال ۱۴۰۰ حدود دو میلیارد تومان در نظر بگیریم، در بخش ویلایی، مبلغ کل هزینه شده در امور ساخت و ساز در سال ۱۴۰۰ حدود دویست میلیارد تومان میشود.
حال بیاییم و ببینیم این ۲۰۰ یا ۳۰۰ میلیارد تومان در سال، که در واقع سرمایه این مملکت است، به عبارتی، سیمان و سنگ و گچ و ابزار و از آن طرف زمان و تلاش کارگر، چطور و از چه طریق و در چه مسیری به مصرف میرسد؟ آیا به اصطلاح مهندسی ساز است و طبق اصول علمی ساخت و مطابق مقررات ملی ساختمان ساخته میشود؟ بر روی کاغذ، بله. در نهایت امر، هر ساختمانی نیاز به جوازی دارد که پای اسناد آن را مهندسی از سوی نظام فنی کشور مهر کرده است. اما نه. من به شما میگویم هنوز که هنوز است، علم مهندسی ما که در دانشگاه ها در تراز اول دنیا است، یا اگر نباشد، در سطح دوم دنیا است، ابداْ وارد جان ساخت و ساز ما نشده. مشکل از کجاست؟ خدمت شما عرض میکنم.
- ضعف آیین نامه ها و مقررات / خیر
- ضعف کیفیت مصالح و وسایل و ابزار ساختمانی / خیر
- ضعف سطح مالی / خیر
- عدم مراجعه به متخصص امر / بله!
در شهر و در بازار قدم بزنیم و بیاییم و از بسیاری از افراد بپرسیم «میتوانی برایم یک ساختمان بسازی؟»، چقال و بقال باشد، میگوید بله! مشکل از بله گفتن او نیست، مشکل این است که ما از او چنین خواستهای داریم! مشکل این است که از متخصص امر سوال نپرسیدیم و نخواستیم. آیین نامه ما ترجمه و اصلاح بهترین آیینهای دنیا است. مصالح ما هم کارخانه ای و استاندارد و تا حدود زیادی قابل قبول است، سطح مالی کسانی که برای مثال در کلاردشت ویلا میسازند که شکر خدا خوب است، پس چرا کیفیت ساخت اینقدر پایین و غیراصولی است، علت همان بود که عرض کردیم: نسپردن کار به کاردان. نسپردن کار به کارشناس. نسپردن کار به کسی که علم ش را دارد. اگر دوختن لباس کار خیاط است، ساختن یک ساختمان نیز کار مهندس ساختمان است. در کمال تعجب، هنوز خیلیها هستند که اینطور فکر نمیکنند! تصور میکنند ساختمانسازی یک کار معمولی است و نیازی به تخصص ندارد. و چه زیانهایی که از این نگاه نادرست دیدهایم. برای مثال همین شهر کلاردشت، به نظر من، در زلزله طرح، که احتمال آن در پنجاه سال ۱۰ درصد است، اگر اتفاق بیافتد، چندین هزار میلیارد تومان در عرض چند ثانیه از بین میرود، به این خسران، مصیبت از دست رفتن هم وطنان مان را هم اضافه کنید! خب. چرا باید ویلایی پنج میلیاردی به جهت ضعف اسکلت در عرض پنج ثانیه تخریب شود؟! این ترس تلخ به خاطر چیست؟
قابل اعتماد بودن کافی نیست، علم و تجربه و وجدان کاری نیز لازم است. به این امر کم توجه نباشیم و بیاییم سعی کنیم به تخصص و علم بیشتر اعتنا کنیم. واقعیت این است که اوضاع دارد بهتر میشود. چند سالی است که مردم به فرق بین کار خوب و بد را تا حدودی زیادی پی میبرند و تفاوت قائل اند. میفهمند که اگر از خیابانی عبور میکنند و حس خوبی دارند، به این خاطر است که ساختمانهای آن حوالی فرم زیبا و مطابق اقلیم و فکر شدهای دارند و اگر جایی دیگر حس بدی دارند، چون آن خطوط و آن فکر و زیبایی شناسی طراح حضور ندارد. خوشبختانه، ساختمانهای ضعیف، نازیبا، بساز بنداز تا حدودی دیرتر به فروش میرسند و با درصد سود پایینتر. چنین رشدی در فرهنگ عمومی ساختمان، خبر بسیار خوبی است برای مهندسان دلسوز و با دانش و این نوید را به ما میدهد که در سالهای آتی از ثمرات این نگاه درست بهرهمند شویم.
هدف تیم مهندسی ویلا۳۶۰، برداشتن قدمی است در مسیر ساخت و ساز تخصصی متکی بر دانش و تکنولوژی روز تا در نتیجه آن، با همان سرمایه، ساختمانهای زیباتر و مقاومتر و بادوامتر داشته باشیم. با این امید که برای رسیدن به این هدف برای جامعه مان مفید باشیم.
از اینکه وقت گذاشتید و خواندید از شما ممنونم.
حامد احمدی | مدیریت بخش ساختمان